توضیحات
توضیحات کتاب The English Job
کتاب The English Job نوشته جک استراو، علت بیاعتمادی ایرانیان نسبت به بریتانیا را بررسی میکند. آغاز این کتاب با سفر تفریحی استراو و همسرش در سال 1394 به ایران همراه است.
نام کتاب The English Job از یک ضربالمثل معروف گرفته شده که در کتاب «دایی جان ناپلئون» نیز شخصیت اصلی، پشت پرده هر اتفاق منفی و بدی را کار انگلیسیها میدانست.
اگر میخواهید بدانید که روابط ایران و انگلیس در سالهای بعد چگونه پیش خواهد رفت، باید این کتاب را بخوانید. کتاب کار، کار انگلیسیهاست (The English Job ) موفقیتهای دیپلماتیک اولیه جک استراو (Jack Straw) در پرونده هستهای ایران را به تصویر میکشد.
این کتاب بسیار ارزشمند است و جنبههای شخصی، سیاسی و تاریخی مسئلهای را در سه بعد به تصویر میکشد که همیشه دیگران به آن نگاه یک بعدی داشتهاند. استراو کتاب را با فصلبندی بسیار خوبی به رشته تحریر درآورده است و با شیوه روایی جذاب، مرور مناسبی بر تاریخچه روابط ایران و بریتانیا از تاریخی که بدان دسترسی داشته تا زمان حال دارد.
در بخشهایی از کتاب اشاراتی به آیتالله کاشانی، فدائیان اسلام، بسیج، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امام خمینی، آیتالله خامنهای، انتخابات سال 1388، پرونده هستهای ایران و سایر مقامات گذشته و حال حاضر ایران شده است.
چندین دیدگاه درباره کتاب The English Job :
– ویلیام هیگ: «برای دههها وزرای خارجه بریتانیا درگیر چالش عظیم نحوه برخود موفقیتآمیز با رهبران ایران بودهاند.
جک استراو با درک عظیم خود از فرهنگ، روانشناسی و تاریخ ایران که در این کتاب آن را نوشته از این هم فراتر رفته است. هرکسی که میخواهد بداند روابط با ایران در سالهای بعد چگونه بهبود خواهد یافت باید این کتاب را بخواند. این اثر راهی را که خیلی از ما باید برویم نشان داده است.»
– سرجان سایرز (رئیس سرویس اطلاعات مخفی 2014-2004): «جک استراو پیشتاز مذاکرات با ایران بود. این کتاب موفقیتهای دیپلماتیک اولیه وی در پرونده هستهای ایران در برابر واقعیت تلخ سیستم ایرانی را به تصویر میکشد.
ایران همیشه منطقهای راهبُردی بوده است حتی زمانی که آمریکاییان تحریمها را جایگزین دموکراسی میکنند. خواندن کتاب جک برای کسانی که تشنه درک عمیقتر از پیچیدهترین و جالبترین کشور خاورمیانه هستند توصیه میشود.»
– بریجیت کندال (خبرنگار دیپلماتیک بیبیسی): «کتابی که هم بسیار خواندنی است و هم برای فهم شخصیت جک استراو ضروری است. تحلیل استراو دربارۀ آنچه روابط ایران و انگلیس را شکل داده است، شفاف است.
درک عمیق او از ایران بهخوبی نمایان است و فراز و نشیبهای ماجراهای او در ایران هم در زمانی که بهعنوان وزیر خارجه بریتانیا به آنجا رفت و هم بعد از آن، دیده میشود.»
– سرپیتروست ماکوت (سفیر سابق بریتانیا): «برای وزیر خارجه بسیار نادر است که آنچنان با یک کشور و روابطش با بریتانیا درگیر شود که دربارۀ آن کتابی بنویسد؛ اما این آن چیزی است که جک استراو انجام داده است.
او درک عمیقی از تجربیات خودش را به ما نشان میدهد و با دقت تمام قرنها روابط ایران و بریتانیا را به تصویر میکشد. او توصیههایی برای هر دو طرف هم با خود دارد.»
– لرد ریکتز (رئیس سابق سرویس دیپلماتیک و مشاور امنیت ملی): «برای جک استراو، ایران در آغاز مسئلهای عمومی بود و بعد به چالشی شخصی تبدیل شد.
در کتابی خواندنی، او کشفیات خود از روابط پر فراز و نشیب بریتانیا و ایران را با نگاهی سیاستمدارانه بیان میکند و تناقضات این کشور را در فراسوی مرزهایش به تصویر میکشد.»
در بخشی از متن کتاب The English Job میخوانیم:
یک دهه قبل از جنگ جهانی اول، با انقلاب مشروطه امیدهایی زنده شد که توسط شاه همگی به باد رفتند. چون «اراذل» خواهان بازیافت قدرت استبدادی بودند که از دست داده بودند.
آن دوران در مقایسه با دوران فاجعه باری که ایران در زمان جنگ تجربه کرد نسبتاً دوران بهتری بود و البته بیشترین تقصیر هم متوجه بریتانیا بود.
ایران رسماً در جنگ بیطرف بود اما این به این معنی نبود که بتواند از آن به دور باشد. نبود نیروی دفاعی بزرگ با تسلیحات خوب که بتواند در مقابل متجاوز از خود دفاع کند، ایران را به منطقۀ جنگی تبدیل کرد.
عثمانیها مشغول جنگ با روسیه بودند.
نیروهای روس با عبور از مشهد وارد ایران شدند و حتی بعد از قم و همدان به نزدیک تهران هم رسیدند.
تعداد زیادی از نیروهای ارتش انگلیس (که اکثراً نیروهای هندی بودند) برای اشغال جنوب و جنوب غرب و محافظت از حوزههای نفت خام انگلیس و پالایشگاه آن عازم منطقه شدند. علاوه بر اینها بریتانیا، نیروی تپانچه داران جنوب فارس را هم تشکیل داد.
نیرویی پانزدههزار نفره از قبایل حامی انگلیس که تحت فرماندهی افسران انگلیسی تشکیل شده بود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.