توضیحات
توضیحات کتاب If he had been with me
کتاب «If he had been with me» به پاییز باز میشود، قهرمان داستان ما به شب سرنوشتساز اوت که بهترین دوستش فینی درگیر یک تصادف غمانگیز شد، فکر میکند.
«آنها با هم دعوا می کردند. هیچ کس هرگز نمی گوید که آنها در مورد چه بحث می کردند. از نظر دیگران، برای داستان مهم نیست. چیزی که آنها نمی دانند این است که داستان دیگری وجود دارد. داستانی که در زیر و بین حقایقی که آنها می توانند ببینند در کمین است. چیزی که آنها نمی دانند، علت مشاجره، برای داستان من بسیار مهم است.»
سپس به عقب برمی گردیم تا داستان پاییز و فینیاس (معروف به فینی) را از همان ابتدا یاد بگیریم.
خرید کتاب If he had been with me
مادران آنها (با نام مستعار “مادران”) برای مدت طولانی بهترین دوستان هم بوده اند. آنها در همان زمان باردار بودند و در عرض یک هفته فرزندان خود را به دنیا آوردند. طبیعتا Autumn و Finny با هم بزرگ شدند. این دو جدایی ناپذیر بودند.
پاییز همیشه در مدرسه عجیب بود، اما او همیشه فینی را داشت که مراقب او باشد و از ناموسش دفاع کند.
تا مقطع راهنمایی. دو دوست صمیمی پس از سوء تفاهمی که هیچ یک از آنها (در آن زمان) آن را یک سوء تفاهم نمی دانند، از هم جدا می شوند.
در حالی که هنوز در کنار یکدیگر از طریق دور هم جمع شدن با مادران زندگی می کنند، آن دو صرفاً صمیمانه و مؤدب هستند – اگر چیزی باشد، اکنون یک دوستی ناخوشایند نه چندان دوستی است. این امر تا دبیرستان ادامه دارد. هر دو نوجوان با خوشحالی با هم قرار می گذارند و گروه های اجتماعی جداگانه ای دارند و غیره.
اما Autumn هرگز از فکر کردن به «چه میشد» دست برنداشت… پس از مدتی مبارزه با خودش بر سر آن، سؤالی که باقی میماند این است: آیا خیلی دیر شده است؟
آیا کاری که انجام شده قابل بازگرداندن است؟ آیا دوستی می تواند مانند دوچرخه سواری باشد؟ آیا این دو نفر می توانند بعد از این همه سال زندگی خود را با هم هماهنگ کنند؟