توضیحات
در این رمان زندگی دختر جوانی روایت میشود که ندیمهی يک زن ثروتمند است. دافنه دو موریه تا پايان داستان اسم اين نديمه را به خوانندهها نميگويد و فقط او را با نام خانم دووینتر معرفي ميكند. خانم دووینتر در یکی از سفرها با ارباب خود در يک هتل ییلاقی ساكن ميشود. او در اين هتل با مرد میانسال و ثروتمندی به نام ماكسیم دووینتر آشنا ميشود و بعد از مدتی باهم ازدواج میکنند. ماکسیم اما بهتازگی همسر خود، ربهکا را از دست داده و به تنهایی در شهر مندرلی زندگی میکند. ازدواج دختر جوان با ماكسیم دووینتر و ورودش به عمارت او آغاز سرنوشت مسحور کننده و پیچیدهای برای زن جوان است. زن جوان بعد از ورود به خانهي اشرافي كمكم شيفتهی بانوي اول اين خانه و شخصیتش میشود. در همان شروع داستان او تلاش ميكند از شنيدههاي اهالي خانه ربهکا را بشناسد و به هويت او پي ببرد. جذابيت داستان از وقتي شروع ميشود كه زن جوان تلاش ميكند تا مانند ربهکا رفتار کند، اما در ادامه متوجه تناقض و تضادی عجیب میشود. چالش اصلی داستان در این زمان شروع میشود. مخاطب رمان درگير فضاسازی بینظیر دافنه دو موریه ميشود و تا زماني كه هویت واقعی ربهکا را کشف نكند، نمیتواند دست از خواندن بکشد و كتاب را زمين بگذارد. آن چیزی که بیشتر از هر موضوعی خواننده را به دنبال صفحات کتاب میکشاند این است که ربهکا زنده نیست، اما شخصیت او چنان پرداخته و تاثیرگذار روایت میشود که خواننده حضور او را در طول داستان حس میکند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.